کد مطلب:330000 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:168

شفای نابینا
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

مرحوم محمد رحیم اسماعیل بیك ، كه در توسل به اهل بیت (ع ) و علاقه به حضرت سیدالشهداء (ع ) كم نظیر بود و از این باب رحمت و بركات صوری و معنوی نصیبش شده و در ماه رمضان 1378 به رحمت حق واصل شد، نقل نمود كه در شش سالگی به درد چشم مبتلا شدم و تا سه سال گرفتار بوده و عاقبت از هر دو چشم نابینا گردیدم .

در ماه محرم ایام عاشورا در منزل دایی بزرگوارم مرحوم حاج محمد تقی اسماعیل بیك روضه خوانی بود، هوا گرم و شربت سرد به مستمعین می دادند. من از دایی ام خواهش كردم كه اجازه دهد من به مردم شربت بدهم ؟! دایی ام فرمود: تو چشم نداری و نمی توانی ! گفتم : یك نفر بینا همراهم بیاید! قبول كرد، و من با كمك خودش قدری شربت به شنوندگان دادم .

مرحوم معین الشریعه اصطهباناتی سخنرانی می كرد. در ذكر مصیبت خود روضه حضرت زینب (س ) خواند و من تحت تاءثیر قرار گرفتم . آن قدر گریه كردم تا از حال رفتم در آن حال بانوی مجلله ای دست مباركشان را بر چشمان من كشیده و فرمودند: ((خوب شدی و دیگر به چشم درد مبتلا نخواهی شد)).

ناگاه چشم باز كردم . اهل مجلس را دیدم ، شاد و فرح ناك . به طرف دایی ام دویدم ، تمام اهل مجلس منقلب شده و اطراف مرا گرفتند، به دستور دایی ام مرا به اتاقی بردند و جمعیت را متفرق نمودند. این از بركت و توسلات به حضرت ابا عبدالله الحسین (ع ) بود كه در یك آن چشمم را شفا داده و مرا از نابینایی نجات دادند ((باءبی انت و اءمی اءبا عبدالله الحسین )).(195)

195-داستانهاي شگفت شهيد دستغيب ص 52.